میترامیترا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

فرشته کوچولو ها ی من

کرج خونه عمه مریم کنار ریحانه جون عمه

دوازدهم فروردین همگی با عمه محبوبه  رفتیم کرج دیدن عمه مریم عمه مریم یه نی نی تو راه هم داره اینجا هم شما کنار ریحانه سر سفره صبحانه نشستی ریحانه خیلی میترای دایی رو دوست داشت. ...
25 ارديبهشت 1393

خونه عمه محبوبه سمنان

اینجا خونه عمه محبوبه البته اون عکس کنار پرده خونه پدر شوهر عمه محبوبه  سه چرخه علیرضا رو سوار شدی  بابایی تو رو می ذاشت روی صندلی  وقتی می خواست بلندت کنه صندلی رو با خودت بلند می کردی  ...
25 ارديبهشت 1393

میترا جون میره گاوداری حاج اسماعیل آقا

توی سمنان پدر شوهر عمه محبوب گاوداری داشتن که توش گاو و گوساله و گوسفند پرورش می دادن  علیرضا عمه هم خیلی اونا رو دوست داشت و هر روز دوست داشت بره باربند یه روز ما هم با بابا یی رفتیم و با زغاله کوچولو ها عکس گرفتی  راستش خیلی خوش گذشت . ...
22 ارديبهشت 1393

عکس های سفر نوروزی میترا جون به سمنان

بعد از زیارت امام رضا و دیدار و عید دیدنی فامیل در مشهد همراه بابا حاجی و عزیز و عمه ها راهی سمنان شدیم که به دیدن عمه محبوب بریم و از اونجا هم بریم تهران دیدن عمه مریم قرار بود سیزده بدر بریم  پیش عمه مریم  اینا هم عکسایی که توی راه سمنان ازت گرفتم اینجا دیگه شش ماهت کامل شده چون هفتم عید بود که از مشهد به سمت منان راه اافتادیم واکسن شش ماهگیتم تو سمنان زدم ..... ...
22 ارديبهشت 1393

عکس های سفر نوروزی میتراجون به مشهد مقدس

روز اول عید که به عید دیدنی باباجون و مامان جون رفتیم و ظهر روز دوم عید بود که بعد از ایتکه به دیدن بابابزرگ ها ی مامان  رفتیم و خونه خاله و دایی بزرگ هم رفتیم . کم کم آماده سفر به مشهد شدیم هم سفر هم زیارت هم عید دیدنی بابا حاجی و عزیز  خلاصه ظهر روز دوم حرکت کردیم و تصمیم گرفتیم تفریحی بریم, به کاخک گناباد هم رفتیم و برادر آقا امام رضا رو هم در اونجا زیارت کردیم . و یاد خاطرات مجردیمون کردیم آخه وقتی هنوز هر دو مون مجرد بودیم یه بار با خانواده هامون با هم اونجا رفته بودیم . این عکسی که کنار ماهی قرمز گرفتی مال کاخکه  و نهار رو هم تو یه رستوران توی کاخک خوردیم  و دوباره به سفرمون ادامه دادیم خلاصه یه مشکلاتی هم ب...
22 ارديبهشت 1393